مسیر زندگی
تلخ ترین رویداد در مسیر زندگی، گم کردن خویش است.
ما در رویدادهای زندگی گم میشویم و سپس سراسیمه دست به هر کاری میزنیم تا خویشتن حقیقی را پیدا کنیم. چون زمان و مکان دقیق آن هرگز مشخص نیست. "من" ساعتی در جیبمان نیست که ناگهان بیفتد و صدایش را بشنویم. کیسه ای شن بر پشتمان است که به تدریج و دانه دانه، آرام و بی صدا میریزد.
زمانی به خود می آیی که طراوت گذشته را نداری و خیلی از اهدافت جنبه حقیقی پیدا نکرده اند. در این وضعیت چه کاری میکنید؟ بدنبال کتاب روحیه بخشی میروید که فرآیند باختن را جزیی از زندگی واقعی میداند و با جملات تاریخی به شما دلداری میدهد؟ یا از نظرات افرادی استفاده میکنید که این مسیر را طی کرده اند ( یا وانمود میکنند) و برای شما از فتوحاتشان میگویند.
تلخی ماجرا اینجاست که برای پیدا کردن "خود" از دست دیگران نیز کاری ساخته نیست. آنها می خواهند کمکمان کنند اما در میان گمشده های ما، "خودشان" و "آرزوهایشان" را می یابند. آنچه از روی زمین برمیدارند، و فروتنانه به ما می بخشند، گمشده ما نیست. یافته ی خودشان است.
اما اینرا بدان که سفر زندگی را باید تنها رفت. شاید در این سفر تابلوهایی برای راهنماییت وجود داشته باشد، اما آنها تابلو هستند نه مقصد. باید آنها را ببینی و خودت تصمیم بگیری که از کدام طرف بروی.
خانه nlp ایران برگزار کننده دوره های تغییرات فردی و سازمانی طبق سرفصل های آکادمی nlp در سراسر کشور.